۱۳۸۷ بهمن ۲۴, پنجشنبه

تنوع

دیروز پر بودم و امروز خالیم! از آن خلاهایی که همش کم میاری و هیچی پرش نمیکنه! اثر سفر لندن تا دیشب بود انگار و امروز دیگه...

دلم هوای تازه میخواد، خب هوا که نه، هوس تازه در واقع... گرمای اون هوس را دارم کم میارم.... موجودات یعنی آدمهای جالب انگیز (این از اون اصطلاحات من و داداشی بود از بچگیها) دور و برم کم میارم، من باید همش آدم جدید ببینم.

درواقع قضیه آدم جدید نیست، به نظرم وقتی آدمها همچین چنگی به دل نمیزنند، اونوقت بودنشون دور و برت پُرت نمیکنه. تو این حالت دیدن آدمهای جدید چون به هر حال جاذبه چیز جدید داره برا یه مدت خوبه تا دوباره زود آدم جدید دیگه ای ببینی.


تنوع در چشیدن سیر نمی کند ولی گرسنگی را سرگردان می کند!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر